تب شیر، که با نام علمی هیپوکلسمی پریپارتوم شناخته میشود، یکی از چالشهای اصلی در صنعت دامداری شیری است. این اختلال متابولیک نه تنها تولید شیر را مختل میکند، بلکه ریسک ابتلا به بیماریهای ثانویه مانند جابهجایی شیردان و عفونتهای رحمی را افزایش میدهد. در این مقاله، بر اساس تحقیقات اخیر از منابع معتبر مانند بررسیهای سیستماتیک در PubMed و Merck Veterinary Manual، به بررسی دقیق تعریف، علل زیربنایی، علائم بالینی و راهکارهای پیشگیری میپردازیم. تمرکز ما بر رویکردهای مبتنی بر شواهد علمی است تا از تکرار کلیشههای رایج اجتناب کنیم و به جنبههای نوآورانه مانند شبکه کلسی-التهابی اشاره نماییم.
در این محتوا می خوانید:
Toggleتعریف دقیق تب شیر: فراتر از یک کمبود ساده کلسیم
تب شیر، برخلاف نامش، هیچ ارتباطی با افزایش دما ندارد؛ بلکه یک اختلال هیپوکلسمی شدید است که عمدتاً گاوهای شیری پرتولید را در دوره پریپارتوم (۴ هفته قبل تا ۴ هفته بعد از زایمان) تحت تأثیر قرار میدهد. سطوح کلسیم خون به زیر ۵.۵ میلیگرم در دسیلیتر (در حالی که محدوده طبیعی حدود ۸.۵ میلیگرم در دسیلیتر است) افت میکند، که این امر به دلیل تقاضای ناگهانی برای تولید کولوستروم (شیر اولیه) رخ میدهد – جایی که یک گاو ممکن است تا ۲۳ گرم کلسیم را در ۱۰ لیتر کولوستروم از دست بدهد. این وضعیت نه تنها یک کمبود ساده، بلکه نتیجه عدم تعادل در سیستم هومئوستازی کلسیم است که توسط هورمونهایی مانند پاراتیروئید (PTH)، کلسیتونین و ۱,۲۵-دیهیدروکسی ویتامین D۳ تنظیم میشود.
بررسیهای اخیر نشان میدهد که هیپوکلسمی بالینی (تب شیر آشکار) در ۵-۱۰ درصد گاوها رخ میدهد، در حالی که شکل تحتبالینی آن تا ۵۰ درصد گاوهای مسنتر را درگیر میکند، که این امر عملکرد پس از زایمان را مختل مینماید. جالب توجه است که این اختلال با شبکه کلسی-التهابی مرتبط است، جایی که التهاب مزمن ناشی از هیپوکلسمی میتواند چرخهای از مشکلات ایمنی ایجاد کند.
علل ریشهای تب شیر: نقش رژیم غذایی و عوامل ژنتیکی
علل تب شیر چندوجهی هستند و فراتر از کمبود کلسیم ساده میروند. اصلیترین عامل، افزایش ناگهانی نیاز به کلسیم برای تولید شیر است، اما عوامل پیشزمینهای مانند سن (ریسک ۹ درصد افزایش به ازای هر دوره شیردهی)، نژاد (بالاتر در جرسی و گرنزی) و رژیم غذایی نقش کلیدی دارند. رژیمهای پرپتاسیم یا پرسدیم قبل از زایمان منجر به قلیایی شدن متابولیک میشوند، که حساسیت بافتها به PTH را کاهش میدهد و جذب کلسیم از روده و骨 را مختل میکند.
سایر عوامل شامل هیپومنیزمی (کمبود منیزیم، که PTH را مهار میکند)، مصرف بیش از حد فسفر پیش از زایمان و مدت طولانی قرارگیری در رژیمهای پیشزایمانی است. مطالعات متاآنالیز نشان میدهد که سطوح کلسیم رژیم غذایی پیشزایمانی (۱.۱-۱.۳ درصد ماده خشک) ریسک را به صورت quadratic افزایش میدهد. همچنین، چاقی بیش از حد (امتیاز وضعیت بدنی بالای ۳.۷۵) و عفونتهای همزمان میتوانند این وضعیت را تشدید کنند.
استفاده از کنسانتره ارزان قیمت در جیره غذایی دام باعث تقویت دام و جلوگیری از سوء تغذیه میشود.
علائم بالینی تب شیر: از هیجانپذیری تا فلج کامل
علائم تب شیر در سه مرحله ظاهر میشوند و شناخت زودهنگام آنها حیاتی است:
- مرحله ۱ (هیجانپذیری اولیه)
گاو ایستاده است اما علائمی مانند حساسیت بیش از حد، لرزش عضلانی، آتاکسی خفیف و بیقراری نشان میدهد. این مرحله اغلب نادیده گرفته میشود.
- مرحله ۲ (پارزی متوسط)
گاو درازکشیده اما قادر به حفظ وضعیت استرنال است؛ با علائمی مانند خوابآلودگی، کاهش اشتها، دمای زیرنرمال، تاکیکاردی، پالس ضعیف و ایستایی دستگاه گوارش (که ممکن است به نفخ منجر شود).
- مرحله ۳ (پارزی شدید)
از دست دادن هوشیاری، فلج کامل عضلانی، نفخ شدید و کما؛ بدون درمان، گاو تنها چند ساعت زنده میماند.
این علائم میتوانند با عوارض جانبی مانند دیستوشیا، پرولاپس رحم و ماستیتیس همراه باشند، که ریسک مرگ را افزایش میدهد.
راههای پیشگیری از تب شیر: رویکردهای مبتنی بر شواهد و نوین
پیشگیری از تب شیر نیازمند استراتژیهای یکپارچه است که بر تعادل متابولیک تمرکز دارد. برخلاف روشهای سنتی، رویکردهای مدرن مانند مدیریت DCAD و استفاده از بایندرهای کلسیم، کارایی بالاتری نشان دادهاند.
۱. رژیم کمکلسیم پیشزایمانی: فعالسازی مکانیسمهای طبیعی
مصرف کلسیم را به زیر ۲۰ گرم در روز برای حداقل ۲ هفته آخر دوره خشکی محدود کنید. این کار PTH را تحریک کرده و جذب کلسیم از روده و骨 را افزایش میدهد. چالش اصلی، فرمولاسیون جیره با خوراکهای رایج است؛ بنابراین، از بایندرهای کلسیم مانند زئولیت A (سدیم آلومینوسیلیکات) استفاده کنید، هرچند هزینهبر است. کارایی: کاهش بروز تا ۹۸ درصد در شرایط بهینه.
۲. اسیدیسازی رژیم با DCAD منفی: مقابله با قلیایی شدن
تفاوت کاتیون-آنیون رژیم (DCAD = (Na + K) – (Cl + S)) را به -۵۰ تا -۱۵۰ میلیاکیوالان در کیلوگرم ماده خشک برسانید، با استفاده از نمکهای آنیونی مانند کلرید کلسیم یا سولفات منیزیم برای حداقل ۱۰-۲۱ روز پیش از زایمان. pH ادرار را به حدود ۶.۵ برسانید (نظارت دوهفتهای ضروری است تا از اسیدیته بیش از حد جلوگیری شود، که میتواند مصرف خوراک را کاهش دهد). این روش اسیدوز متابولیک جبرانشده ایجاد کرده و اثرات PTH را تقویت میکند. کارایی: کاهش ریسک نسبی به ۰.۱۹-۰.۳۵.
۳. مکملهای خوراکی کلسیم اطراف زایمان: حمایت مستقیم
تجویز ۴۰-۵۵ گرم کلسیم عنصری (مانند کلرید کلسیم یا پروپیونات کلسیم در فرم بولوس یا ژل) در ۱۲-۲۴ ساعت قبل و بعد از زایمان، با ۳-۴ دوز. این روش جذب passive را تسهیل کرده و ریسک عود را تا ۶۰ درصد کاهش میدهد. از ترکیب با DCAD منفی اجتناب کنید تا اسیدوز تشدید نشود.
۴. مدیریت تغذیهای مکمل: تمرکز بر منیزیم و ویتامین D
منیزیم رژیم را به ۰.۱۶ درصد ماده خشک برسانید تا PTH را حمایت کند. ویتامین D را به ۲۰-۳۰ هزار IU در روز پیشزایمانی مکمل کنید، اما از دوزهای بالا به دلیل ریسک مسمومیت پرهیز نمایید. همچنین، امتیاز وضعیت بدنی را بین ۳.۲۵-۳.۷۵ نگه دارید تا از چاقی جلوگیری شود.
۵. رویکردهای نوین: شبکه کلسی-التهابی و نظارت دقیق
تحقیقات اخیر بر شبکه کلسی-التهابی تأکید دارند، جایی که هیپوکلسمی التهاب را تحریک کرده و چرخهای معیوب ایجاد میکند. برای پیشگیری، نظارت بر سطوح کلسیم خون ۱۲-۲۴ ساعت پس از زایمان و تنظیم جیره بر اساس دادههای متاآنالیز ضروری است. روشهای جایگزین مانند تأخیر در دوشش اولیه یا استفاده از آنالوگهای ویتامین D هنوز نیاز به تحقیقات بیشتری دارند.
نتیجهگیری: پیشگیری هوشمند برای پایداری دامداری
تب شیر نه تنها یک مشکل فردی، بلکه تهدیدی برای اقتصاد دامداری است، با کاهش تولید شیر و افزایش هزینههای درمانی. با اجرای استراتژیهای پیشگیرانه مبتنی بر شواهد – مانند DCAD منفی و رژیم کمکلسیم – میتوان بروز آن را به حداقل رساند. کشاورزان باید با دامپزشکان همکاری کنند تا جیرهها را بر اساس نژاد، سن و شرایط محلی تنظیم نمایند. برای اطلاعات بیشتر، به بررسیهای سیستماتیک در منابع علمی مراجعه کنید تا از آخرین پیشرفتها آگاه شوید.





